انواع کم توانی ذهنی در کودکان

مقدمه

احتمالا اسم کم توانی ذهنی به گوشتان خورده باشد. همه ما در اطرافمان تاحدی با افراد کم توان ذهنی برخورد داشته ایم. کم توانی ذهنی که پیشتر به آن عقب ماندگی ذهنی گفته می شد، اختلالی مربوط به رشد هوش و رفتارهای انطباقی است که قبل از ۱۸ سالگی مشخص می شود و در مقاله «کم توانی ذهنی» به آن پرداخته ایم. این اختلال هم مانند بسیاری از اختلالات دیگر، انواع مختلفی دارد. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانپزشکی-۵ (DSM-5)، این اختلال را بر اساس شدت آن به چند طبقه تقسیم می کند. قبل از اینکه با انواع کم توانی ذهنی آشنا شویم، لازم است مرور کوتاهی بر تعریف کم توانی ذهنی داشته باشیم. کودکی در چمن زار

تعریف و علایم کم توانی ذهنی

کم توانی ذهنی دو علامت کلیدی دارد که باید قبل از ۱۸ سالگی در فرد بروز یافته باشد:
  • کارکرد ذهنی یا هوش پایین تر از میانگین جامعه: هوش به قابلیت کلی ذهن برای مواردی نظیر یادگیری و حل مساله گفته می شود که با تست های خاصی قابل اندازه گیری است. افراد کم توان ذهنی به خاطر پایین بودن بهره هوشی، در مسایلی مانند یادگیری، استدلال، درک مفاهیم انتزاعی، تصمیم گیری، قضاوت و… مشکل دارند و ضعیف تر از همسالان خودشان عمل می کنند.
  • رفتارهای سازشی یا انطباقی ضعیف: فرد کم توان ذهنی در مهارت های لازم برای زندگی روزمره مانند لباس پوشیدن، آماده کردن یک وعده غذایی، غذا خوردن، تمیز کردن محل سکونت، برقراری ارتباط موثر با دیگران و… ضعف دارد. به همین دلیل هر کدام از انواع کم توانی ذهنی درجاتی از وابستگی به دیگران را تجربه می کنند.
سندرم داون در کودکان

انواع کم توانی ذهنی بر اساس شدت آن

طبق جدیدترین سیستم تشخیصی اختلالات روانپزشکی یعنی DSM-5، درجات یا سطوح کم توانی ذهنی به صورت زیر بیان شده است:
  • کم توانی ذهنی خفیف
  • کم توانی ذهنی متوسط
  • کم توانی ذهنی شدید
  • کم توانی ذهنی عمیق
  • کم توانی ذهنی نامعین
در طبقه بندی جدید کم توانی ذهنی، به سطح کارکردهای انطباقی فرد بیشتر از بهره هوشی او توجه می شود ولی در ارزیابی ها هم چنان هوش مورد توجه است. افراد دارای هوش مرزی یا گروه دیر آموز اصطلاحی است که قبلا برای توصیف افرادی با بهره هوشی (IQ) در محدوده ۷۰ الی ۸۰ به کار می‌رفت. یعنی افرادی که بهره هوشی پایینی دارند اما به سختی می توان آنها را کم توان ذهنی نامید. در DSM-5، دیر آموزی به صورت یک طبقه تشخیصی جداگانه وجود ندارد. بلکه از این اصطلاح به عنوان حالتی استفاده می شود که ممکن است کانون توجه بالینی باشد اما ملاک های خاصی برای آن ارائه نشده است. کودک اوتیسمی در کنار والدین

کم توانی ذهنی خفیف

کم توانی ذهنی خفیف تقریبا ۸۵ درصد موارد کم توانی ذهنی را تشکیل میدهد. افراد دارای کم توانی ذهنی خفیف در کودکی و سنین پیش از دبستان می توانند مهارت های اجتماعی و برقراری ارتباط را فرا بگیرند و در زمینه رشد حسی حرکتی حداقل کم توانی را دارند. به طور کلی کم توانی ذهنی خفیف تا بعد از کلاس اول یا دوم که نیازهای تحصیلی افزایش می‌یابد، شناسایی نمی شود. این افراد در سنین مدرسه و نوجوانی اغلب تا کلاس ششم پیش می‌روند. در این بازه زمانی می توان با آموزش، این افراد را به سمت سازگاری اجتماعی هدایت کرد. در بزرگسالی می توانند مهارت های اجتماعی و حرفه ای را که برای حداقل خودکفایی ضروری است یاد بگیرند. بسیاری از بزرگسالانی که به کم توانی ذهنی خفیف دچار هستند، تحت حمایت مناسب می‌توانند زندگی مستقلی داشته باشند و خانواده خود را اداره کنند. اما ممکن است تحت استرس های غیر عادی اجتماعی و اقتصادی احتیاج به کمک و راهنمایی پیدا کنند. IQ برای کم توانی ذهنی با این سطح از کارکرد انطباقی، معمولا در محدوده ۵۰ تا ۷۰ است و علت اختصاصی آن اغلب پیدا نمی شود. وسواس در کودکان

کم توانی ذهنی متوسط

این سطح از کم توانی ذهنی، حدود ۱۰ درصد موارد کم توانی ذهنی را تشکیل می‌دهد. اکثر افراد دچار کم توانی ذهنی متوسط در کودکی و پیش از دبستان، زبان را در حدی متوسط می آموزند و می‌توانند در اوایل کودکی به میزان کافی با سایرین ارتباط برقرار کنند. در این کودکان در رشد حسی حرکتی تاخیر و کم توانی بیشتری مشاهده می شود و نیاز به سرپرستی و مراقبت در حدی متوسط دارند. در سنین مدرسه و نوجوانی، این افراد از لحاظ تحصیلی دچار مشکل می شوند و اغلب نمی توانند بیش از کلاس دوم یا سوم پیش بروند. طی دوران نوجوانی مشکلات جامعه پذیری اغلب سبب انزوای این افراد می‌شود. به عبارتی، چون یادگرفتن عرف ها و ارزش های جامعه توسط این افراد مشکل است، جامعه نمی تواند به سادگی این افراد را برای بر عهده گرفتن نقش ها و مسئولیت ها آماده کند و در اینجا فراهم کردن حمایت و آموزش های اجتماعی و شغلی مفید خواهد بود. افراد این دسته در دوران بزرگسالی، ممکن است بتوانند تحت نظارت مناسب به کارهای نیمه ماهر بپردازند و خرج خود را در آورند اما حتی تحت استرس اجتماعی و اقتصادی خفیف هم نیاز به راهنمایی و سرپرستی دارند. IQ برای کم توانی ذهنی با این سطح از کارکرد انطباقی معمولا بین ۳۵ تا ۵۰ است. سندرم شیرخوار شل چیست؟

کم توانی ذهنی شدید

افراد کم توان ذهنی شدید حدود ۴ درصد افراد دارای کم توانی ذهنی را شامل می‌شوند. این افراد در کودکی رشد حرکتی بسیار ضعیفی دارند و از نظر گفتاری هم، حداقل تکلم را دارند ولی ممکن است مهارت های ارتباطی ساده را فراگیرند و اغلب می توانند بشمارند و کلماتی را که برای عملکرد آنها اهمیت حیاتی دارد، شناسایی کنند. در نوجوانی اغلب می توانند در سطحی ابتدایی صحبت کرده و ارتباط برقرار کنند. در این سنین می توان عادات سالم و مسایل بهداشتی را به آنها آموزش داد اما قادر به یادگیری شغل و حرفه نیستند. این افراد در دوران بزرگسالی ممکن است با شرایط زندگی تحت نظارت مثل خانه های گروهی بتوانند سازگاری پیدا کنند و مهارت های مراقبت از خود را بیاموزند. همچنین تحت سرپرستی و نظارت کامل می توانند به طور نسبی در امرار معاش و یک حرفه ساده کمک کنند. IQ در افراد دارای این سطح از کارکرد انطباقی معمولا بین ۲۰ تا ۳۵ است. در این گروه احتمال یافتن علت کم توانی ذهنی بیش از انواع خفیف‌تر کم توانی ذهنی است. ارتباط موبایل با سردرد

کم توانی ذهنی عمیق

کم توانی ذهنی عمیق حدود ۱ تا ۲ درصد موارد کم توانی ذهنی را تشکیل می‌دهد. این افراد در کودکی تاخیر و کم توانی بسیار شدید در حیطه رشد حسی حرکتی دارند. به کودکان دچار این نوع کم توانی، می توان برخی مهارت های مراقبت از خود را آموزش داد. این کودکان تحت آموزش های مناسب، ممکن است بیاموزند که نیازهای خود را بیان کنند ولی مراقبت پرستاری و حمایت مستمر برای این کودکان ضروری است. در نوجوانی تا حدودی رشد حرکتی کسب می کنند و ممکن است به حداقل آموزش در زمینه خودیاری و مراقبت از خود واکنش مثبت نشان دهند. این افراد در دوران بزرگسالی تا حدودی به رشد حرکتی و کلامی بیشتری می رسند. ممکن است قدرت مراقبت از خود را به طور خیلی محدود بدست آورند ولی همچنان نیازمند پرستاری هستند. IQ در افراد دارای این سطح کارکرد انطباقی معمولا کمتر از ۲۰ است. در اکثر افرادی که دچار کم توانی ذهنی عمیق هستند، علت کم توانی قابل شناسایی است.  
اختلال تکلم در کودکان

کم توانی ذهنی نامعین

سیستم جدید طبقه بندی اختلالات روانپزشکی، کم توانی ذهنی نامعین را برای افراد بالای ۵ ساله به کار برده است که قویا مشکوک به کم توانی ذهنی هستند اما ارزیابی آنها دشوار است. افراد دارای این تشخیص ممکن است نقایص جسمانی یا حسی نظیر نابینایی، ناشنوایی نیز همراه با کم توانی ذهنی داشته باشند یا همزمان دچار اختلال روانی باشند. همین امر اجرای ابزارهای ارزیابی معمول را برای تعیین کارکرد انطباقی و هوش آنها دشوار می سازد. دکتر محمدکاظم بخشنده فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان