کودکان عصبی و پرخاشگر

کودکان عصبی و پرخاشگر چه تعریفی دارند؟

وقتی در وجود کودکان مشکلات رفتاری مانند ترس، بی قراری، تحریک پذیری، خشم و پرخاشگری وجود داشته باشد به آنها کودکان عصبی و پرخاشگر گفته می شود. تحریک پذیری و بی قراری شدید در کودکان بالای هفت ماه معمولاً تا یک یا دو سال اول زندگی ادامه می یابد. کودکانی که به شدت تحریک پذیرند، کمتر احتمال دارد در دو سالگی اجتماعی باشند، زیرا چنین بچه هایی کمتر از بچه های دیگر لبخند می زنند یا می خندند.

0

پرخاشگری رفتاری است که به دیگران آسیب می‌رساند یا اینکه می تواند بالقوه آسیب برساند. پرخاشگری کودکان ممکن است بدنی باشد (زدن، لگد زدن، گاز زدن) یا لفظی (فریاد زدن،رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران. پرخاشگری کودکان خود به دو نوع وسیله ای و خصمانه طبقه بندی می شود. بیشتر پرخاشگری های بین کودکان کوچک از نوع «وسیله‌ای» است. این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است. کودکان از یکدیگر اسباب بازی می‌قاپند، یکدیگر را هل می‌دهند تا به اسباب بازی که می‌خواهند بازی کنند، دست یابند. پرخاشگری خصمانه به ندرت اتفاق می‌افتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند یا از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند.

علت رفتار کودکان عصبی و پرخاشگر چیست؟

پرخاشگری کودکان در واقع تجلی درد و ناکامی کودک بدلیل ناتوانی او در کنترل جهان اطراف است. اتفاقی رخ می دهد که کودک عزیزتان را آزار می دهد. کودک احساسات سرشاری دارد، اما وسیله کافی برای ابراز ناامیدی خود به طرز مناسبی را ندارد. این امر او را بیش از پیش ناامید کرده و از عصبانیت منفجر می کند. در نهایت او با تنها وسیله ای که در اختیار دارد به شما حمله می کند یعنی با کتک زدن.

در کودکان عصبی و پرخاشگر، علت بروز خشم بیشتر در زمینه ترس ناشی می شود. زیرا در محیط کودکان، محرک های خشمگین کننده بیش از محرک های ترس آور وجود دارند. همچنین کودکان در همان مراحل اولیه یاد می گیرند که خشم برای جلب توجه اطرافیان و ارضای تمایلات خود وسیله خوبی است. با بزرگ شدن کودک به تعداد محرک های خشم افزوده می شود. در صورتی که از شماره و تکرارش کاسته می شود. بین ترس و خشم و رابطه نزدیکی هست. گاهی می شود که کودک در یک لحظه، خشمگین است و لحظه دیگر بیم زده و گاهی نیز بر اثر یک محرک و در یک زمان ، هر دو باهم می آیند. در محیطی که کودکان از محرک های ترس بدورند، امکان دارد که شیوع خشم بیش از ترس باشد.

1

علل دیگری که خشم را بر می انگیزند، عبارتند از: جلوگیری از حرکات آزاد طفل ، متوقف ساختن او در عین فعالیت ، موانعی که در راه آرزوها و نقشه های او پیش می آیند و یا عده ای از موانع که باهم جمع شده باشند. محرک های خشم در طی زمان بر حسب مراحل رشد تغییر می یابند. مواردی که اطفال خردسال را خشمگین می سازند، عبارتند از : ناراحتی بدنی ، ممانعت از حرکات بدنی ، لباش پوشانیدن و شستشو دادن بدن که برای ایشان ناراحت کننده است.

والدین چه برخوردی با کودکان عصبی و پرخاشگر باید داشته باشند؟

والدین نقش مهمی در پرخاشگری کودکان دارند. والدین کودکان پرخاشگر، یا خود پرخاشگرند و یا رفتاری مناسب با کودکان خود ندارند و در آنان خشم و ناکامی ایجاد می کنند و به این ترتیب کودکان خود را پرخاشگر بار می آورند.  والدینی که با کودک، پرخاشگرانه صحبت می کنند و کتک، توهین و سرزنش در رتبه اول زندگی آن ها قرار دارد، چگونه می توانند انتظار داشته باشند که کودکانشان آرام و صبور باشند. کنترل خشم، یک مهارت در زندگی است و به کودکان باید چگونگی این کنترل را آموخت، بنابر این به آنان یاد بدهیم چه به لحاظ فکری و چه از جنبه بدنی خشم را از خودشان دور کنند. برای شروع بهتر است مهارت های حل مساله را به آنان آموزش دهیم به طور مثال به کودکان بیاموزیم که هنگام خشم چه کارهایی را می توانند انجام بدهند و مجاز به چه کارهایی نیستند.

2

  • به هنگام خشم کودک، رفتار خودتان را مثال نزنید بلکه درباره احساسات او حرف بزنید.
  • سخنرانی و موعظه و پند و اندرز در این گونه موارد کارساز نیست.
  • او را با کودکان دیگر مانند خواهر و برادر و همکلاسی هایش مقایسه نکنید.
  • تلاش کنید علت خشم و عصبانیت او را بفهمید و از او بخواهید درباره آن صحبت کند.
  • هنگامی که کودکان درباره احساساتشان و عواملی که آن را بوجود آورده صحبت می کنند، گوش دادن بدون قضاوت، بدون امر و نهی و پند و اندرز به آن ها کمک می کند تا به تفاوت میان خشم و آرامش پی ببرند.

دکتر محمدکاظم بخشنده فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان فلوشیپ نوروماسکولار